ديروز تو شهر ما يه جوون که سوار موتور بود تصادف کرد و پاش شکست.
رانندهه در رفت ، مجروح به هر کدوم از رفيقاش که زنگ زد باور نکردن واقعا" تصادف کرده !
بالاخره به داييش زنگ زد و با تاخير فراوان رسوندنش بيمارستان .
خون زيادي از دست داده بود و چون گروه خوني کميابي داشت و الحمدلله شهر ما هم غنيييييييي !!!!
خلاصه اينکه يارو به خاطر يه تصادف ساده و شکستن پاش و البته احتمالا" چوپان دروغگو بودن و صد البته فرار راننده ي بي وجدان ...
مرد!!!
امروز تشييع جنازه ش بود . و فکر کن که اون دوستاش چه حالي داشتن !