• وبلاگ : *** عکس ها هم حرف ميزنند ***
  • يادداشت : با تو ام....
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + راوي 

    * نشسته بر بساط صبحانه و آرام لقمه برميداشت*
    * گفتم: ظهر شده، هنوز بساط کار خود را پهن نکرده اي؟*
    * بني آدم نصف روز خود را بي تو گذرانده اند*
    * *
    * شيطان گفت: خود را بازنشسته کرده ام. پيش از موعد*
    * گفتم: به راه عدل و انصاف بازگشته اي يا سنگ بندگي خدا به سينه مي زني؟*
    * *
    * شيطان گفت: من ديگر آن شيطان تواناي سابق نيستم.*
    * ديدم انسانها، آنچه را من شبانه به ده ها وسوسه پنهاني انجام ميدادم، روزانه
    به صدها دسيسه آشکارا انجام ميدهند.*
    * اينان را به شيطان چه نياز است؟*
    * *
    * شيطان در حالي که بساط خود را برميچيد تا در کناري آرام بخوابد،*
    * زير لب گفت: آن روز که خداوند گفت بر آدم و نسل او سجده کن، نميدانستم که
    نسل او در زشتي و دروغ و خيانت،*
    * تا کجا ميتواند فرا رود، و گرنه در برابر آدم به سجده مي رفتم*
    * و ميگفتم که : همانا تو خود پدر مني.*