*** عکس ها هم حرف میزنند *** | ||
[ چهارشنبه 90/12/17 ] [ 6:36 عصر ] [ ساردو ]
[ نظرات () ]
[ دوشنبه 90/12/15 ] [ 10:13 عصر ] [ ساردو ]
[ نظرات () ]
انتخابات تموم شد و به حول و قوه الهی مشارکت دیدنی مردم در انتخابات باعث شد دهن خیلی ها باز بمونه اما خیلی حرفها هست که ما داریم و نگفتیم ان شاالله از الان به بعد راحت تر میشه بیان کرد تا قبل... به قول یکی از بچه ها که پیام داده :
امروز، خیلیها نه به خاطر شمایانی که عمدتا جایتان مجلس نیست و چون کس دیگری نبود به شما رای دادیم، که به خاطر گل روی رهبری آمدند که این بار آبرویش را به میدان آورد ... هر چند باید شما کار خودتان را میکردید و نباید از این منابع استراتژیک مدام خرج کرد! اینها را در زمان بحران نیاز داریم...
میدانم که خیلیهایتان اندازه مجلس جمهوری اسلامی و بحرانهای پیشروی آن نیستید اما بیائید و مردانه، تلاش کنید تا حداقل از وسعتان کمتر نباشید! باور داشته باشید یا نه، نمیشود همیشه همین راه را رفت، این کشور، این مردم، این جوانان، مساله بسیار دارد! بیائید و توهمات خودتان را به کشور نکشانید! کمی میان مردم بروید و بجای عماربازی یا فتنهگری، به درد مردم بپردازید! بگذریم فعلا که حالا حالاها زمان هست برای این حرفها... راستی ایام تبلیغات نامزدهای انتخاباتی، یک شیوه جالب و نو دیدم که احتمالا برای شما هم دیدنی باشه :
این هم یک نوعشه دیگه... یاعلی
[ دوشنبه 90/12/15 ] [ 11:58 صبح ] [ ساردو ]
[ نظرات () ]
نظر به سوالاتی که این روز ها درخصوص شرائط نمایندگان مجلس و به ویژه بحث تخصص آنان مطرح است لازم است توضیحاتی ارائه شود، امید است دوستان را در انتخاب اصلح یاری نماید. ابتدا یادآور می گردد با مطالعه این مطلب نباید تصور شود هدف نادیده انگاری یا ضعیف انگاری تخصص است بلکه هدف قرار دادن تخصص در جایگاه خود است، چه به نظر میرسد در فضای متلاطم جامعه اغلب تخصص در جایگاه خود قرار نمی گیرد و از آن انتظاراتی میرود که با ماموریت ذاتی آن در منافات است. 1- در ادبیات مدیریت، “اثربخشی” انجام کارهای درست و “کارایی” انجام درست کارها تعریف شده است. کارآیی جنبه کمی و اثر بخشی جنبه کیفی دارد. اغلب این دو مفهوم باهم خلط شده به تفاوت بسیار مهم این دو توجه نمی شود. کارایی (Efficiency) به معنای کمترین زمان یا انرژی مصرفی برای بیشترین کاری که انجام شده است می باشد. اثربخشی(effectiveness) اثر بخشی بررسی میزان موثر بودن اقدامات انجام شده برای دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده است. اگر شما از شیراز به قصد تهران خانه خود را ترک کرده و درمسیر اصفهان به حرکت درآئید درص ورتی که خودرو مناسب، تجهیزات و سایر ملزومات را به همراه داشته باشید شما حرکتی کارآ و اثر بخش آغازکرده اید ولی اگربهترین خودرو و امکانات در اختیار شما باشد ولی مسیر را اشتباه رفته و با هدف رفتن به تهران به سمت بوشهر درحرکت باشید گفته خواهد شد اقدامات شما اثربخش نبوده است (هر چند ممکن است کارائی داشته باشد) سازمان ها و شرکت های بسیاری در جهان درعین کارائی بالا ولی به دلیل اثربخشی پائین با شکست روبرو شده و امروز جز نامی از آنها درخاطره ها نیست. جنرال موتورز ،پان آمریکن، رولزرویس و بسیاری شرکت های دیگر تنها نمونه ای از این گونه اند. در دنیای سیاست نیز چه بسیار سازمانها، احزاب و افرادسیاسی دنیا که علیرغم کارآئی خوب به دلیل عدم اثر بخشی از گردونه خارج شدند. نکته حائز اهمیت این که سازمان ها و احزاب درحالی طعم شکست را می چشند که صدها نفر متخصص دارای بالاترین مدارک تحصیلی مسئول طراحی ،ا جرا و ارزیابی آنان بوده اند ولی چراشکست می خورند؟ در بسیاری موارد ناکامی ها ناشی از عدم اثربخشی دانسته شده است. با این توضیح توجه به این نکته حائز اهمیت است که نقش کارشناسان ومتخصصین اغلب درحوزه کارائی سیستم است ونه اثربخشی . به عبارت دیگر تعداد متخصصین و مدارک تحصیلی آنان نوعا در جائی مفید است که ابتدا اثربخشی تامین شده و شما به دنبال ارتقاء کارائی باشید. بدیهی است زمانی که سیستم فاقد اثر بخشی لازم باشد افزایش کارائی نه فقط باعث ارتقاء مجموعه نمی شود بلکه برعکس دوری از هدف را تسریع می کند . درست مشابه خودروی مجهزی که به قصد تهران ولی روبه سوی بوشهر! درحرکت است. بحث اصلی ما در رویکردهای توسعه کشور ناظر به اثربخشی سیستم است و نه کارائی . حرف این است، ایلام که در 1356 آخرین استان کشور در شاخص های توسعه بوده چرا هنوز درجایگاه های انتهائی لیست است؟ چرا فاصله فقر و غنا همچنان رو به افزایش است؟ در جائی که با کمال افتخار هفدهمین اقتصاد جهانیم چرا باید ده میلیون زیرخط فقر مطلق وسی میلیون زیر خط فقر نسبی داشته باشیم (نقل از رئیس مرکز آمار ایران)؟ و چراهای بسیار دیگر. این سوالات اصلی راهبردهای توسعه کشور را خطاب قرار می دهد و بحث ما دقیقا همین جاست . وظیفه نمایندگان اصلاح ساختارهای توسعه (اثربخشی سیستم) است که به جد با ضعف روبروست . تا این مقصد تامین نشود افزایش کارائی سیستم (که شاخص آن سطح تخصص وتعداد متخصصین مجلس می باشد) چاره ساز نیست. درست به همین دلیل است که علیرغم افزایش قابل توجه سرانه تولید ناخاص ملی (بیش از12هزاردلار) و با وجود این حجم از متخصصین در مجلس و . . . فقر همچنان در جامعه نمایان است. 2- با افزایش تراز تصمیم گیری(مدیریت) از وزن تخصص (به معنای متداول آن) کاسته و بر وزن پارامترهای دیگر که در این جا با مسامحه به عنوان توانائی مدیریت آورده شده افزوده می شود. آیا نمایندگی مجلس تراز مدیریت ارشد جامعه نیست؟ جائی که تکلیف برنامه های پنجساله کشور، بودجه های سنواتی، تعیین وزرا و وزارت خانه ها و بسیاری امور مهم دیگرتعیین می شود. 3- "مدیران در مورد هرچه که بیشتر می دانند (تخصص خود) بیشتر وقت گذاشته و بحث می کنند تا آنچه که نمی دانند". این قائده که در مدیریت به عنوان اصل دوم پارکینسون معروف است را بارها آزموده ایم و اغلب نیز با واقعیت منطبق است (دراین امور هیچ گاه نباید راه افراط پیمود و مثلا از این اصل نباید نتیجه گرفت که پس تخصص بیهوده است) یکی از محاسن اصل پارکینسون یادآوری این مطلب است که درعالم مدیریت نباید راه افراط در تخصص پیمود چون به ضد خود تبدیل می شود. صحت این اصل را در مراکز تصمیم گیری در سراسر جهان و از جمله در مجلس شورای اسلامی بارها تجربه کرده ایم و دیده ایم که چه خساراتی به بار آورده است. 4- نکته دیگر این که آیا نیاز کشور تخصص متداولی که امروز از آن صحبت می شود می باشد. اغلب در این خصوص دچار اشتباه می شویم. مثلا آیا مشکلات حوزه سلامت کشور توسط پزشکانی که در کمیسیون بهداشت و درمان جمع شده اند پاسخ داده می شود؟ آیا به راستی دانش عملکرد میکروب ها و آنتی بیوتیک ها منجر به حل مشکلات بهداشت ود رمان کشور است. بسیاری معتقدند این گونه نگاه به تخصص نه فقط کمک به حل مشکلات کشور نیست بلکه مشکلات را افزون می نماید . مثلا اعضا همین کمیسیون چون همگی پزشک هستند عمده نگاه آنان معطوف به درمان (چون رشته پزشکی یعنی درمان) است در حالی که باید تاکید بر پیشگیری باشد و این نکته هم اکنون دردنیا پذیرفته شده است ولی می بینید که در کشور توجه چندانی به آن نمی شود. چه میزان از این عدم توجه به دلیل آن است که کمیسیون بهداشت و درمان مجلس نسبت به این موضوع و اهمیت آن توجیه نیست. در پایان مجددا تاکید می گردد هدف از این مطلب کم جلوه دادن اهمیت تخصص نبوده بلکه، منطقی برخورد کردن با مفهوم تخصص است. یقینا قرار دادن تحصیلات درمحلی غیر از جایگاه واقعی اش نه فقط عزیز داشتن تخصص نیست بلکه جفا درحق آن است. مهندس اسماعیل رییسی کارشناس ارشد MBA
[ پنج شنبه 90/12/11 ] [ 9:16 عصر ] [ ساردو ]
[ نظرات () ]
دوشنبه : *** آرمان ها ی بلند
[ پنج شنبه 90/12/11 ] [ 3:43 صبح ] [ ساردو ]
[ نظرات () ]
|