دختر!
تو میتوانی آن شالت را که فقط گل سرت را پوشانده هی برداری و دوباره بزاری تا سرت هوا بخورد!
تو میتوانی گاهی روسری ات را بادبزنش کنی تا سینه ات نیز نمایان شود!
حتی میتوانی مانتوی خیلی کوتاه نازک چسبان بپوشی تا گرمت نشود!
اصلا از همین ها بپوشی که دکمه ندارد و از شانس بد تو هر دفعه هم هی باد می آید!
میتوانی شلواری بپوشی که دمپایش تا صندل یا کالج ات 10,15 سانتیمتر فاصله داشته باشد!
یا می توانی شلوار هم نپوشی، از این جوراب شلواری های نازک که کنار خیابان ها دست فروش ها حراج کرده اند برایت کافیست...
میتوانی جوراب هم نپوشی چون مدت به هم می خورد!
راستی با جوراب شلواری که اصلا نمی شود جوراب پوشید...خز می شوی!
لابدلوازم آرایش ات هم خنک کننده است!
بوی ادکلنت هم میتواند تا 10 متر پشت سرت تعقیبت کند تا همه بدانند تو از آنجا رد شدی...
ببین!
فرض کن اینها بلد نیستند مثل تو باشند !
فرض کن اینها عادت به این پارچه های ی سیاه دارند!
اصلا فکر کن همیشه عزادار مادرشان هستند که تو او را نمی شناسی!
اصلا این ها خواهر رضا صادقی و تو انجلینا جولی!
و فرض کن اصلا گرمشان نمیشود!
فرض کن تو روشنفکری و اینها امل و عقب مانده!
اصلا تو با کلاس و اینها بی کلاس!
حتما تو با کلاس تری که میزان مصرف لوازم آرایشت در شمال تهران با کل قاره اروپا برابری می کند!
اصلا اروپایی ها هم نمی فهمند و فقط تو خوبی!
یا اصلا تو تحصیل کرده و این ها یک مشت بی سواد!
بی سوادهایی که عقب مانده های متحجر در دانشگاه های معتبر دنیا از سرشان چادر می کشند و یا حذف علمیشان می کنند!
و اما اصلا از چادر چه می دانی؟
حتی یک بار اسم چادر خاکی مادرمان را شنیده ای؟!
می دانی حرمت را با کدام "ح" می نویسند؟
زنانگی و غیرت را چه؟
آخر تو چه میدانی چادر ترنم عطر یاس در فضای غبار آلود دنیاست!
آخر تو چه میدانی حجاب خنکا و زیبایی به وجود دخترهای چادری مینشاند!؟
اصلا داستان ابراهیم خلیل الله و آتش و گلستان راشنده ای؟
تو میتوانی با نچشیدن گرما و عرق نکردن در دنیا خوش باشی!
و خنکای بهشت گوارای دختران چادری...
ماه خدا "رمضان" نزدیک است / چادر / گرما / روزه / تشنگی و ...
من نمیدانم ملائک چطور میخواهد حساب کنند ثواب چادری های رمضان مرداد را