سفارش تبلیغ
صبا ویژن

*** عکس ها هم حرف میزنند ***
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

مرد که باشی همه دنیا از تو انتظار دارند، انتظارات بجا و نابجا! اما تو مردی باید خورد شوی و شکسته شوی و تکه تکه شوی اما دم نزنی!
مرد که باشی دنیا و زمین و زمان برایت کوتاه میشوند، نیست میشوند، دیده نمیشوند!
مرد که باشی روزها را سپری میکنی و وقتی به خودت می آیی که موهایت سفید شده و به گذشته فکر میکنی!
مرد که باشی شبها برای فردایت برنامه ریزی میکنی، فکر میکنی، فکر میکنی، فکر میکنی!
مرد که باشی باید مسئول باشی، بزرگ باشی، بچه نشوی، باید پدر باشی، بچه بازی نکنی، باید تکیه گاه باشی
باید شانه برای همدمت باشی، باید با طوفان درونت کوه آرامش اطرافیانت باشی
مرد که باشی باید بخوری و دم نزنی، باید بریزی توی خودت، مچاله شوی، خرد شوی، تکه تکه شوی اما دم نزنی!

مرد بودن سخت ترین کار دنیاست، آشوب که باشی، طوفانی که باشی،
باید مثل گردباد همه چیز را درون خودت قورت دهی تا مبادا آرامش و آسایش اطرافیانت بهم بریزد!
مرد که باشی نباید از مسئولیت شانه خالی کن، باید استوار باشی، محکم باشی، پدر باشی!
مرد که باشی باید مصمم باشی، پر قدرت باشی، پر انرژی باشی و همیشه امیدوار!

آری مرد بودن سخت ترین کار دنیاست،
باید مرد باشی تا هم خودت باشی و هم چیزی که دیگران میخواهند


[ سه شنبه 91/8/9 ] [ 9:58 عصر ] [ ساردو ] [ نظرات () ]
یه دنیا و اینهمه بدی

شب اول ماه رمضان ساعت 9.30 بود و هنوز افطار نکرده بودم و داشتم مسیر همیشگی و میدوییدم
وسط راه تو دل تاریکی یدونه پژو 405 زد کنار ,یه دختر ازش اوفتاد بیرون , کیفش و پرت کردن روش بعدم گازش و گرفت و رفت
دخترک هم بد و بیراه می گفت بهشون ..رفتم نزدیک ، آشنا بود یکی از دخترهای بد نام شهر نچندان بزرگمون بود
مانتوش و پیرهنش خیلی بد پاره شده بود طوری که بدنش معلوم شده بود
بهش گفتم بیا من تا خونه میرسونمت
باید یک مسیری و پیاده میرفتیم تا برسیم روبروی شهرداری تا ماشین سوار بشیم.
تو راه که میرفتیم ازش پرسیدم چرا اینطوری شدی
برام با اشک داستان بلندی تعریف کرد که خلاصش این بود :
که یک پسری و دوست داشته و پسر به خیانت خانم پی میبره و رهاش میکنه و بعد این خانم هم میزنه به فاز بی خیالی و میشه این
وقتی داستانش و تعریف می کرد من سکوت کردم ,خیلی وقته با آدم ها حرف زیادی نمیزنم
بهش نگفتم که من چقدر به دختری که دوست داشتم وفا دار بودم ولی رفت
بهش نگفتم وقتی با اون بودم به هیچ دختری نگاهم نمی کردم با این حال رفت
بهش نگفتم که دوستام بعد رفتن عشق از زندگیم وقتی دیدن خیلی غمگینم سعی کردن
تا من و با یه دختر دیگه دوست کنن اما چون ته ته قلبم هنوز به عشقم وفا دارم نتوستم...
بهش نگفتم که بهانش اصلا قانع کننده نیست..... من سکوت کردم
دربست گرفتم و رسوندم سر کوچشون اما شانس من یکی از اقایونه مسجدی که خیلی هم فعال بود من و با اون خانم دید
امشب اون اقا من و کشوند کنار و کلی نصیحتم کرد که با این دختر نرم شبگردی
بازم سکوت کردم
من با اون آقا هم خیلی فرق دارم از افراط و تفریط بدم میاد
مدتهاست خیلی حرف نمیزنم بیشتر گوش میکنم


[ دوشنبه 91/8/8 ] [ 8:18 عصر ] [ ساردو ] [ نظرات () ]

عکسی که هفت سال سخت را به تصویر می کشد!


[ سه شنبه 91/8/2 ] [ 11:47 عصر ] [ ساردو ] [ نظرات () ]

حداقل هر 39 روز یک بار از دوستانتان خبر بگیرید
که اگر مرده بود به چهلمش برسید

 

 


هر چی مهربونتر باشی بیشتر بهت ظلم میکنن
هر چی صادق تر باشی بیشتر بهت دروغ میگن
هر چی خودتو خاکی تر نشون بدی واست کمتر ارزش قائلند
هر چی قلبتو آسون تر در اختیار بذاری راحت تر لهش میکنن
و اگر بدونند که منتظری و بهشون احتیاج داری اندازه یه دنیا ازت فاصله میگیرن


[ دوشنبه 91/8/1 ] [ 10:15 عصر ] [ ساردو ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب